بسم رب الحسین(علیه السلام)
هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی
محتاج بنده های خدایم نمی کنی
گفتی سه بار دیدن زوار می رسی
یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی
دلتنگ روضه های حسین و محرمم
راهی خاک کرب و بلایم نمی کنی؟
این حرف آخر است که من با تو می زنم
مهمان سفره ی شهدایم نمی کنی؟
خورشید من بتاب و دلم را سفید کن
وقت زیارت است مرا هم شهید کن...
پی نوشت1:اگر خدا بخواهد تا ساعاتی دیگر راهی دیار عشقیم و ده روزی را از روز های ماه مبارک فرصت داریم از هوایش نفس بکشیم و زندگی کنیم.
پی نوشت2:ای حرمت ملجا درماندگان....
کبوتر دلم را بپذیر وبر بال های زخمی اش مرهمی نه و پروازش بیاموز...
پی نوشت3:دعاگوی دوستان خواهم بود.دعایم کنید از آن خوان رحمت مرا هم نصیبی باشد.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی